به گزارش خبرگزاری حوزه، استاد علی اکبر رشاد رئیس و موسس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در آغاز درس خارج فقه القضاء در واکنش به سفر سه روزه پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک رم به کشور عراق در روز ۵ مارس (۱۵ اسفند) به ارائه نکاتی پرداخت.
آثار مثبت روابط اصحاب ادیان
رئیس شورای حوزههای علمیه استان تهران اظهار داشت: در ابتدای درس امروز لازم میدانم بمناسبت سفر جناب پاپ به کشور همسایه ما عراق، به عنوان کسی که سالهای متمادی در جریان دیپلماسی بین الادیانی و گفت و گوهای بینادینی و بینامذاهبی حضور داشته و نقش ایفا کرده است، و در سراسر جهان در همایشها و کنفرانسهای گوناگون در مراوده با ادیان و مذاهب و مسالک معنوی مختلف شرکت و مشارکت فعال داشته است، دوسه نکته ای را عرض کنم.
وی افزود: این سفر حاوی جهات و نکات مثبت گوناگونی است، چنان که می تواند این رخداد از بعضی حیثیات جای تامل نیز باشد.
اصولا اینکه:
۱ـ رهبران ادیان و اصحاب مذاهب به نقاط مختلف عالم سفر کنند و با مقامات و مردمان مناطق مختلف تماس بگیرند و گفت و گو کنند امر مثبت و مستحسنی است.
۲ـ اینکه میان ادیان و مذاهب موجود خاصه ادیان توحیدی، تعاملات مثبت و روابط فعالی برقرار باشد و از رهگذر دیپلماسی دینی در جهت حل مسائل جهان و مناطق و کاهش آلام بشر و ملل مظلوم و مستضعف گام برداشته شود خوب است.
۳ـ سرکشی اصحاب ادیان به پیروانشان در هر نقطه عالم سنت پسندیده ای است.
۴ـ ملاقات و مواجهه رهبران تراز اول ادیان و مذاهب با هم با برنامه و اهداف خالص و سالم و مستقل از نفوذ اصحاب قدرت و ثروت، و بدور از اغراض سیاسی منفی پنهان بسیار کار با ارزشی است و حتی لازم است. کاش مراجع بزرگوار ما هم به این سنتهای عنایت بفرمایند تا ملل مسلمان از مواهب و برکات این دست سفرها بهرهمند شوند.
استاد رشاد ادامه داد: چرا که این دست ملاقاتها گاه می تواند بر فضای عمومی روابط پیروان ادیان و مذاهب و حتی مناسبات بین دولتها تاثیرگذار باشد، و بسا مایه ارتقاء آرامش و امنیت مناطق و باعث افزایش صفا و صمیمت بین ملل و دول مختلف گردد.
ذکاوت مرجع اعلای نجف
این مدرس حوزه افزود: در این سفر قرار است جناب پاپ با مرجعیت اعلای شیعه در نجف نیز ملاقات داشته باشد که رخداد بسیار با ارزش و کم سابقه ای است. اینکه مرجع اعلای عراق از چنین ملاقاتی استقبال فرموده نشان دهنده هوشمندی، ذکاوت و کیاست حضرت آیت الله العظمی سیستانی (حفظه الله) است. قطعا در ملاقات، معظم له با رهبر کاتولیکها که رئیس دولتشهر واتیکان نیز قلمداد میشود، نکات مهمی را به پاپ گوشزد و توصیه خواهند فرمود و چه بسا توصیههای ایشان بر روی رفتار جناب پاپ و دستگاه واتیکان و دول و ملل مسیحی موثر خواهد افتاد، و این جهت بسیار ارزشمند است.
نکات و جهات تامل برانگیز
به هر حال: اینها بخشی از نکات و جهات مثبت و ارزشمند این سفر و سفرهایی از این دست قلمداد می شود. لکن برخی نکاتی نیز وجود دارد که می توان و می باید مورد تامل قرار گیرد و هرگز نباید از آنها غافل شد. به هر حال اینکه رهبر سریر مقدس و اسقف اعظم کاتولیک رم جناب آقای «خورخه ماریو برگولیو» ملقب به «فرانسیس» از میان حدود ۲۰۰ کشور رسمی جهان، برای سفر، عراق را برگزیده است میتواند جای سؤال و تامل باشد، ایشان از این سفر چه مقصود و اندیشه ای در سر دارند؟ اگر به پیشینه مواضع و سوابق جناب پاپ مراجعه کنیم میبینیم ایشان جزو اسقفهای تندرو علیه مسلمانها تلقی می شده و زمانی که ایشان بنا شد به عنوان پاپ انتخاب بشود این مطلب در فضای عمومی روابط بین الادیانی منعکس شد که ایشان با گفت و گوهای دینی موافق نیست. و عملا این مطلب آشکار شد و در اوایل کار ایشان، جریان گفت وگوهای دینی مختل شد، در حالیکه بین مذاهب و ادیان گوناگون و به طور خاص بین متفکران ایرانی و اندیشمندان شیعی با مذهب کاتولیک مسیحی رم گفت وگوهایی جریان داشت و بنده نیز در آن حضور داشتم، تا مدتی مسئله گفت وگوهای فیما بین دچار اختلال شد تا به تدریج مجددا این جریان احیا و فعال شد.
گفت و گوی ادیان یا هدایت مشرکان
تولیت حوزه علمیه امام رضا (ع) تاکید کرد: اصولا در مجموعه گفت و گوهای دینی، بخصوص با طرفیت دستگاه واتیکان، برغم آثار مثبت، برخی جهات منفی نیز دیده می شد، گفت: که بنده این را به تجربه دریافتم که کمتر همایش و کنفرانس بین الادیانی برگزار می شد که پشت پرده آن، مردان سیاست و مقامات رسمی کشورها زمام کار را در دست نداشته باشند، و عناصری از سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی دولتها، آشکار و پنهان در جلسات حضور نداشته باشند. و اصولا آن دستگاهی که به اصطلاح به شورای اسقفی یا پاپی گفت و گوی ادیان نامگذاری و شناخته است تا اوایل دهد شصت قرن بیستم (۱۹۶۳م) شورای هدایت مشرکان نام داشت و غرض آنها از مشرکان، مسلمین بود. و بعد از آن بر اساس یک سیاست راهبردی آن عنوان به شورای گفت و گوی دینی تغییر نام یافت. تندرویها و بدرفتاریهای و تعرضها و تعارضهایی که مسیحیت تندرو و افراطگرا در طول تاریخ با مسلمانان داشت و بعث شد وقایع تلخ بزرگی مانند جنگهای صلیبی و حمله های سپاه مسیحی به جهان اسلام به فرمان پاپها به بهانه کشورگشایی و سرکوب مسلمین اتفاق افتاد، که همگان در جریان حوادث مذکور قرار دارند و نیز آنچه در داخل کشورهای مسیحی تحت اشراف و سلطه پاپهای زمان، حتی نسبت به خود مسیحیان و دانشمندان مسیحی در قرون وسطی واقع می شد، به یکباره دگرگون گشت و سیاستی پیدا شد به عنوان «گفت وگوی ادیان»، اینکه در گفتگوی ادیان چه اهدافی تعقیب می شود این بماند و من این موضوع را در یک سخنرانی چند سال قبل از این – زمانی که در حوزه علمیه قم کنفرانسی در این خصوص برگزار شده بود – اهداف پنهان این دست جریانها را توضیح داده ام.
چرا عراق؟ چرا اکنون؟
استاد رشاد ادامه داد: به هر حال این یک سوال است که جناب پاپ در این سفر به این منطقه چرا؟، و در میان تمامی کشورهای دنیا، عراق چرا؟ و چرا اکنون!؟ آیا بهتر نبود ایشان در زمانی که رئیس جمهور مسیحی امریکا که به بهانه واقعه یازده سپتامبر، مدعی بود به الهام الهی به کشورهای اسلامی منطقه لشگرکشی کرده است! به این منطقه هجوم کرد و ملت مظلوم افغانستان و عراق را قتل عام کرد و بطور بیسابقهای در سراسر منطقه اقدام به ایجاد پایگاههای نظامی و جاسوسی کرد! بهتر نبود دستگاه واتیکان به بوش میگفت: تو به چه حقی ادعای الهام الاهی میکنی؟، خدا به کسی فرمان جنگ و ظلم نمیهد، قتل عام و ویرانگری الهام نمیکند. نباید جنایتهای جنگی و خشونت را به پای خدا گذاشت؛ آیا بهتر نبود در آن زمان پاپ به عراق و افغانستان سفر می کرد و اظهار می داشت که به نام مسیحیت، مسلمانان را قتل عام نکنید.
آقای پاپ سری به یمن بزنید
و اکنون بهتر نیست جناب پاپ فرانسیس در این میان، به یمن هم سری بزند و از آنجا به پشتیبانان رژیم سفاک و به ظاهر مسلمان و به باطن یهود که همگی مسیحی و غالبا کاتولیک اند پیام بدهد که این منطقه را به بازار کاذب فروش سلاحهای مرگبار و آزمایشگاه تسلیحات کشار جمعی جدید خود بدل نکنید؟ و آیا بهتر نیست ایشان به یمن به خاک و خون کشیده سفر کند و دستی به سر دهها هزار یتیم گرسنه و در حال احتضار یمنی بکشد که با سلاحهای کشتار مسیحیان والدینشان کشته و منابع و ذخایرشان نابود شده و و خانههایشان ویران شده، هستیشان از بین رفته است؟، و آیا آقای پاپ نمیداند که اگر دولتهای غرب مسیحی دست از پشتیبانی صهیونیستها و سعودیها در منطقه بردارند، جنگ تمام خواهدگشت و منطقه امن و آرام خواهدشد، و ملتهای منطقه از شر آنها خلاص خواهندشد، و این دو دولت غدار و جبار نابود خواهندشد. جناب فرانسس چه اقدامی در جهت رفع و دفع جنگ و جنایت در مناطق مختلف از جمله این منطقه کرده است؟
چرا ترور فرمانده نابودی داعش را محکوم نکردید؟
این استاد حوزه در ادامه با اشاره به اینکه آیا ایشان که مدعی صلح طلبی اند، آیا بهتر نبود زمانی که همین عراق مورد هجوم امریکا قرار گرفته بود لااقل یک بیانیه شدیداللحن می داد که مردم بیگناه را نکشید و ایشان که الان در حال سفر به عراق هستند آیا جا ندارد که در گوشه ای سخنرانیهایشان اشاره کنند که چرا نیروهای امریکایی اخیرا این حمله وسیع را به نیروهای نظامی رسمی عراق که در حال حراست از مرزهای کشور خودشان بود اند کرده (و لابد به پیشواز جناب پاپ) و این همه جوان مومن و مدافع مرزهای کشور خودشان در همین روزها قتل عام کرده اند، تعرضی و تذکری بدهند؟ و کشته شدند!؟ آیا جا نداشت که به آقای ترامپ مسیحی می گفت: که چرا یک فرمانده برجسته نظامی را که بزرگترین و گسترده ترین نقش را در نابودی داعش و جلوگیری از خشونت در منطقه و تجاوز به دیگر کشورها ایفا کرد، چرا ترور کردید و رسما و با کمال وقاحت مسؤولیت جنایت را پذیرفتید!؟ و چرا رئیس جمهور یک کشوری رسما مدعی می شود و اعلام می کند که شخصا دستور دادم که فرمانده رسمی یک کشور که مهمان یک کشور دیگر است را ترور کنند؟ آیا این دست جنایتها جای اعتراض و یک پیام از سوی پاپ را نداشت؟
آقای پاپ چرا حالا؟
رئیس و موسس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: البته که بهرحال با تمام این مسائل، تنها در حد یک گله است که عرض میکنم: آقای پاپ چرا حالا؟ به تعبیر شاعر ایرانی که حالا که: «دارها برچیده خونها شسته اند»! و جناب پاپ می خواهند قدم به سرزمین سوخته و ملت داغدیده عراق بگذارند، عراقی که هزاران یتیمی که بر اثر ظلم مدعیان مسیحیت والدین خود را از دست دادهاند!
ما از حضور جناب پاپ از منطقه استقبال می کنیم ولی اینها پرسشهایی منطقی است که عرض می کنیم و توقع داریم ایشان نسبت به این پرسشهای اساسی پاسخ بدهند.